
	داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟
	
	آتش هجرش خداوندا کبابم کرده است
	
	خویش را دیدم در این پرده ، نه مخلوقیتم
	
	ابر من ، من را چه دور از آفتابم کرده است
	
	بین من تا او نباشد راه ، من خود حاجبم
	
	اف بر این من ها که من را در حجابم کرده است
	چار فصل سال چشم من پر از آب است ، شکر
	
	کوزه ای هستم که مولایم پر آبم کرده است
	
	خال ابرو و جمال و روی دلجویش کنار
	
	پیچش گیسوی او خانه خرابم کرده است
	
	کلمه های عرش را در قالب این جسم ریخت
	
	من نفهمیدم که من را او ، کتابم کرده است
	
	من که با این عالم خاکی ندارم ارتباط
	
	عشق او من را به این عالم مجابم کرده است


